2010/10/24

بالاخره زنده یا مرده

متنفرم از اینکه بازیگر سریال مورد علاقه ام را در سریال دیگه ای میبینم.
مخصوصا که در سریال مورد علاقه ام به اون دنیا پیوسته و هنوز سریال ادامه داره و در سریال جدید تومور داره و در حال مذاکره با عزرائیله.

پ.ن: منظور خانوم Julie Benz در سریال Dexter و Supernatural ه.
پ.ن2: سریال جدیدی که من در حال دیدن آن هستم Supernatural محصول سال 2005 و سریال قدیمی و مورد علاقه ی من Dexter محصول سال 2006 میباشد.


2010/10/15

دیر یا زود

راستش هر چی فکر کردم باید به مناسبت این روز چی بنویسم چیزی به ذهنم نرسید شاید به خاطره اینه که خیلی از ما هنوز با این مشکل رو به رو نشدیم.
به قول یاس : حتما الان با خودت میگی تو چی میدونی از دردی که نداری واسه چی میخونی (مینویسی)
ولی شاید ما بتونیم غیر از همین یک پست کار دیگری هم بکنیم یکی از این کارها پروژه ی World Community Grid هست بالاخره این مشکل دیر یا زود به سراغ همه ی ما میاد

پ.ن : فراموش نکنید که هر هفته 42 هزار نفر به علت آب آلوده جان خود را از دست میدهند
پ.ن2 : قبل از ورود به پروژه ی World Community Grid حتما توضیحات پروژه را مطالعه بفرمایید

2010/10/13

ضرب المثل ترکیبی

دیروز به یک نرم افزار احتیاج پیدا کردم یکی از دوستان لینک دانلود اون نرم افزار از سایتی فارسی زبان را به من داد. یک مطلب در این سایت توجه من را به خودش جلب کرد و اون مطلب چیزی نبود جز نفرین کردن یک سری سایت و وبلاگ که مطالب ترجمه شده ی این سایت را به راحتی و بدون ذکر منبع کپی / پیست میکنن
من هم به این فکر افتادم که چطوره ما هم برای حمایت از این حرکت از ترکیب چند ضرب المثل یک جمله ای , ضرب المثل تازه ای چیزی بسازیم. این 3 ضرب المثل الان به ذهن من رسید.

1. دیگ به دیگ میگه روت سیاه
2. دزد که از دزد بزنه شاه دزده
3. به اسم عیسی به شکم موسی

پ.ن: اکثر سایت ها و بلاگ هایی که در این زمینه فعالیت می کنند نرم افزارهای کرک شده و غیر قانونی را برای دانلود عموم قرار می دهند .

2010/10/03

قهوه تلخ یا بی مزه

اگر سریال قهوه تلخ همینجوری پیش بره با نخریدن تحریمش میکنم

پ.ن: پخش نامناسب و جذاب نبودن نسبت به سریال های قبلی مدیری شاید از مهمترین دلایل باشد تا اینجا که 2 فصل از سریال قهوه تلخ پخش شده من را جذب نکرده مخصوصا که این سریال ساختش رو به اتمام هست و مثل سریال های قبلی نمیتواند از تماشاگران  Feedbackبگیرد

2010/10/02

ارزش کار یعنی هزینه ی زیاد !

نمیدونم به قول معروف این چه صیغه ای هست که ایرانی ها تا چیزی را براش پول زیادی یا چندین برابر ارزش اون کار را ندن قدرش را نمی دونند و ارزشی قائل نیستند !

این تفکر همه جا در جریان هست از خرید کردن تا پرداخت حق و حقوق ، اگر کسی یک پیراهن را که مثلا ارزش واقعی اش 30 هزار تومن هست را 30 هزار تومن خرید ارزشی براش قائل نیست ، کثیف شد ، چروک شد ، سوراخ شد دیگه این پیراهن فاتحه اش خونده شده ولی اگر همین پیراهن را 300 هزار تومن از یک مغازه ی آنچنانی خرید این پیراهن را اتو میکنه ، وقتی از تن اش درمیاره به چوب لباسی آویزون میکنه و ارزشی بیش از 30 هزار تومن براش قائل میشه فارغ از اینکه این همون پیراهن 30 هزار تومنی هست منتها با کلاه گشادی که سرش گذاشته شده 10 برابر بهش فروخته شده و ارزش اش را میدونه !


این بی ارزشی حتی در سیستم کاری ایران هم در جریان هست ، مثلا اگر شما به کسی گفتید من برای شما یک وب سایت به مبلغ 300 هزار تومن طراحی میکنم و واقعا هم اینقدر از از لحاظ زمان کاری و حرفه ای واسش وقت گذاشته باشید طرز برخورد طرف بسیار متفاوت تر از کسی هست مثلا همون وب سایت را با هزینه ی 3 میلیونی طراحی میکنه ، در ایران جوری با شما رفتار میشه که انگار لپ تاپ اتون گذاشتین توی فرغون و داد میزنید طراحی وب ، طراحی وب  !


دوستی تعریف میکرد برای یکی از پروژه های بزرگ شهرداری که هم اکنون داره اجرا میشه چند نفر پیشنهاد داده بودن طرح مذکور با هزینه ی حدود 3 میلیون و به صورت آزمایشی اجرا بشه ، شهردار موافقت نمیکنه ، همون طرح الان توی 2 شهر بزرگ با هزینه ی حدود 500 میلیون تومن و بسیار ناقص داره اجرا میشه !


متاسفانه تفکر ایرانی تا پول زیادی بابت چیزی هزینه نکنه نه برای اون کار و نه برای اون شخص هیچ ارزش و احترامی قائل نیست ، این تفکر در تمامی سازمان دولتی تا حرفه ای ترین شرکت ها و حرفه ای ترین افراد وجود داره و متاسفانه نه میشه انکارش کرد و نه میشه درستش کرد !


باید رویه امون را عوض کنیم ، به قول شاعر که میگه "خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو" ، بله اگر میخواهید برای شما هم ارزش و احترامی قائل باشند باید شما هم مثل دیگران باشید و هر چیزی را چندین برابر حساب کنید تا شاید شما هم دارای ارزش احترام بشین !